۱۳ ساعت قبل نویسنده: رحیم‌ایوبی

عصر امانی؛ ترکیبی از تراژدی و کمدی

عصر امانی؛ ترکیبی از تراژدی و کمدیPhoto: File

3 دقیقه خواندن

۲۸ اسد، صدوششمین سال‌روز استقلال افغانستان از بریتانیا است؛ روزی که به رهبری امان‌ الله خان، پس از سه جنگ با بریتانیا، استقلال کشور در سال ۱۲۹۸ خورشیدی به‌دست آمد. اتحاد جماهیر شوروی، نخستین کشوری بود که این استقلال را به رسمیت شناخت. در دوره‌ی جمهوری از این روز به‌شکل گسترده‌، تجلیل می‌شد و طالبان نیز آن را به عنوان روز استقلال به رسمیت می‌شناسند و به این مناسبت، رخصتی عمومی اعلام کرده‌اند. 

در متون رسمی و تاریخی افغانستان، امان‌ الله خان اغلب به عنوان قهرمان تجدد و ملت‌سازی معرفی می‌شود، اما نگاهی دقیق‌تر و تحلیلی‌تر به واقعیت‌های تاریخی، نشان می‌دهد که دوره‌ی امانی نه تنها آغاز تجدد واقعی در افغانستان نبود، بلکه زمینه‌ساز شکل‌گیری بنیادگرایی قومی، فرهنگی و سیاسی در کشور شد. در ظاهر، امان‌ الله تجددگرا بود، اما در عمل، متاثر از تفکر قبیله‌ای و ناسیونالیسم قومی بود که نوعی بنیادگرایی را بنیان نهاد.

برنامه‌های او برای نوسازی جامعه، مانند سفر با همسرش به اروپا، ایجاد مکاتب برای دختران و پسران و فعال‌سازی رسانه‌ها، نشانه‌هایی از نوگرایی بودند، اما این برنامه‌ها بدون در نظر گرفتن بافت اجتماعی، مذهبی و فرهنگی افغانستان به اجرا گذاشته شد و همین امر باعث ایجاد تقابل شدید میان سنت و تجدد گردید. غربی‌سازی شتاب‌زده بدون بنیان‌گذاری فکری و اجتماعی عمیق، نه تنها جامعه را نوسازی نکرد، بلکه بستر واکنش‌های تند مذهبی و فرهنگی را فراهم آورد.

همان‌گونه که یک پژوهش‌گر آلمانی اشاره کرده‌ است، دولت امان‌ الله نه یک دولت مدرن، بلکه دوره‌ای آشفته و ترکیبی از تراژدی و کمدی بود. او میان تجددگرایی و غربی‌سازی تفاوت قایل نشد و همین اشتباه، آغازگر فروپاشی نظم سیاسی آن زمان گردید.

ناسیونالیسم امان‌ الله نیز بر محور قومی می‌چرخید و ریشه در اندیشه‌های طرزی و پان‌ترکسیم داشت؛ چیزی که بعدها به شکل پان‌افغانیسم درآمد. نظام‌نامه‌ی ناقلین، یکی از نمونه‌های آشکار تصفیه‌ی قومی و تضعیف هویت‌های غیربومی برای تقویت این ایدیولوژی بود. به گفته‌ی ظاهر طنین، امان‌ الله مخالفان پشتون‌تبار خود را نیز به‌ویژه از مناطق پکتیا، برای اسکان در شمال کشور فرستاد. نمونه‌ی بارز دیگر، تبعید یاران ملای لنگ پس از اعدام او در سیاه‌سنگ به ولایت‌هایی چون بلخ، کندز و بالامرغاب بود؛ کسانی‌که بعدها در همان مناطق صاحب ملک و زندگی شدند.

در نهایت، پروژه‌ی تجدد امان‌ الله نه‌تنها ناکام ماند، بلکه به نهادینه‌سازی بنیادگرایی در حوزه‌های سیاسی، فرهنگی و مذهبی کمک کرد. بسیاری از جریان‌های بنیادگرای دینی نیز در واکنش به سیاست‌های غرب‌گرایانه و نامتوازن او شکل گرفتند.


مسوولیت مقاله به دوش نویسنده است و موقف اوج‌نیوز را بازتاب نمی‌دهد.